ابوصالح باذام، مولای امّ هانی و اخبار وی در فضایل خراسان
محمّدرضا ابوئی مهریزی
چکیده
ابوصالح باذام از موالی ایرانی به عنوان یکی از تابعین محدّث و مفسّر شناخته شده است. وی مولای امّ هانی دختر ابوطالب بود. احادیث متعدّدی توسط وی از صحابه نقل شده است. در جرح و تعدیل باذام میان علما و محدّثان دیدگاههای متعارضی در صحّت یا ضعف احادیث او وجود دارد. در این میان، احادیثی از او در ذکر فضایل خراسان منقول است. تحقیق حاضر بر آن است تا با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی- تحلیلی، ضمن گذری بر احوال و شخصیت ابوصالح باذام مولای امّ هانی و مناسبات او با بنیهاشم به این پرسش پاسخ دهد که نحوهٔ بازتاب احادیث باذام در اخبار خراسان در متون تاریخی این ایالت چگونه بوده است و بررسی این احادیث چه نقشی در جرح و تعدیل شخصیت حدیثی وی دارد؟ دستاورد این تحقیق از قبل بررسی تاریخی این اخبار میتواند مبیّن دیدگاه طیف وسیعی از محدّثان، تراجمنگاران و طبقاتنگاران در ضعف احادیث باذام و نگاه احتیاطآمیز نسبت به برخی منقولات وی از جمله اخبار فضایل خراسان باشد.
کلیدواژه ها: ابوصالح باذام، بنیهاشم، امّ هانی، عبداللّه بن عباس، فضایل خراسان.
جایگاه زبان و ادب فارسی در ادبیات و تحولات تاریخی عثمانی در قرن سیزدهم قمری (نوزدهم میلادی)
غلامعلی پاشازاده
چکیده
با گسترش عرصۀ اصلاحات غربگرایانه در عثمانیِ قرن نوزدهم، آنها اصلاحات در ادبیات عثمانی را یک ضرورت تلقی کردند و برای اصلاح ادبیات عثمانی در صدد برآمدند مناسبات زبان و ادب عثمانی با زبان و ادبیات فارسی را متحول نمایند. آنها، از یک طرف مشکلات ادبیات عثمانی همچون مغلق نویسی و ناکارآمدی آن برای ورود به عرصه های جدید همچون، رمان، نمایشنامه و روزنامه نویسی را از سیطرۀ زبان و ادب فارسی بر زبان و ادبیات عثمانی دانستند و خواهان پالایش آن از واژههای فارسی شدند و از طرف دیگر از ضرورت بهرمندی از گنجینه های ادبیات فارسی در عصر اصلاحات سخن به میان آوردند. دلایل و نتایج این رویکرد دوگانه مسأله ای است که در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از متون ادبی عثمانی در قرن نوزدهم مورد توجه قرار میگیرد و به این سوالها پاسخ داده میشود که این رویکرد دوگانه چرا شکل گرفت و چه نتایجی به همراه آورد؟ یافته های تحقیق نشان میدهد که با وجود نگاهِ منفی به زبان و ادبیات فارسی در قرن نوزدهم در میان اندیشمندان و به تأسی از آنان در جامعۀ عثمانی، تلاشها برای زدودن آثار زبان و ادبیات فارسی از زبان و ادبیات عثمانی به خاطر پیوستگی های تاریخی و زبانی راه به جایی نبرد و به ناچار یادگیری زبان و ادبیات فارسی و استفاده از پتانسیل های آن از ضرورت های دورۀ اصلاحات قلمداد گردید.
کلیدواژه ها: عثمانی قرن نوزدهم، دورۀ تنظیمات، اصلاحات ادبی، دورۀ تجدد، زبان و ادب فارسی.
|