بررسی نقش عوامل خارجی درجریان مشروطهخواهی افغانستان
محمد شریف ادیبابراهیمی، عباس سرافرازی، مهدی صلاح
چکیده
جریان مشروطهخواهی افغانستان، نقطه عطفی در تاریخ معاصر افغانستان است. این جریان فرازوفرودهای فراوانی را تجربه کرده و در هر دوره به گونهای با شکست روبهرو شدهاست. امیر حبیباللهخان با تأسیس «لیسه حبیبیه»، زمینه را برای فعالیتهای سیاسی روشنفکران و مشروطهخواهان فراهم ساختهاست. «لیسه حبیبیه» بهعنوان یکی از مراکز مهم و عمده اصلاحطلبی، آزادیخواهی، استقلالطلبی و مشروطهخواهی، به بستری برای فعالیتهای سیاسی تبدیل گردید که معلمان داخلی و خارجی در آن مشغول تدریس بودند. جنبش مشروطهخواهی متأثر از ایده اصلاحی سیدجمالالدین و الهامیافته از عوامل خارجی، تحولات جهانی و منطقهای است که روشنفکران، آزادیخواهان و مشروطهخواهان در تلاش برای تحقق آن بودند. مشروطهخواهان برای رهایی از وابستگی دولتهای استعماری، استبداد داخلی و اصلاح ساختار سیاسی و برقراری نظام سلطنتی مشروطه به مبارزه میپرداختند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از متون تاریخی زبان فارسی، روسی و انگلیسی، به بررسی تأثیر نقش عوامل خارجی در شکلگیری مشروطهخواهی بپردازد و علت آن را شناسایی نماید. این تحقیق در صدد پاسخ به این سوال است که نقش عوامل خارجی در مشروطه خواهی افغانستان چگونه بوده و چه پیامدهای به بار آورد؟ یافته های پژوهش دلالت بر این دارد که: نقش معلمان مسلمان هندی، ترکان جوان عثمانی، مشروطیت ایرانی و نقش قدرتهای استعماری بهخصوص انگلیس و روسیه مهمترین عوامل خارجی موثر در مشروطهخواهی افغانستان بودند.
کلیدواژه ها : مشروطهخواهی، افغانستان، روسیه، انگلیس، هند، عثمانی، ایران.
ارزیابی دوره خلافت مسترشد و متقی در بازیابی قدرت سیاسی عباسیان
علی ناز لطفی، هوشنگ خسروبیگی، جمشید نوروزی، یزدان فرخی
چکیده
وجه ممیزه دوره آخر خلافت عباسی (۴۴۷-۶۵۶)، افزایش تدریجی قدرت سیاسی خلافت است که پژوهشگران، اوج آن در دوره ناصر دانستهاند. ولی در حقیقت بازگشت قدرت سیاسی و نظامی عباسیان، بیش از آنکه وامدار دوره ناصر باشد، مرهون تدابیر و شرایط سیاسی است که پیش از او در دوره خلافت مسترشد (حک. ۵۱۲-۵۲۹) و مقتفی (حک. ۵۳۰-۵۵۵) روی داد. مساله این تحقیق بررسی عوامل موثر در بروز تغییر در روابط خلافت و سلجوقیان در دوره این دو خلیفه است که منجر به تغییر در فرایند پیشین و بازیابی جایگاه خلافت در دوره ناصر شد. پرسش مستخرج از مساله این است که: کدام عوامل در بازیابی قدرت سیاسی و نظامی عباسیان در دوره مسترشد و مقتفی، تأثیرگذار بود؟ فرضیه این تحقیق بر این است که طول دوران خلافت این دو خلیفه و از سوی دیگر، تأثیر مستقیم و غیر مستقیم قدرتهای سوم، در بازیابی قدرت سیاسی و نظامی خلافت در این دوره تأثیر نهاده است. دستاورد این تحقیق که با روش تاریخی و تحلیل آماری انجام شده، نشان داد که از شش خلیفه دوره قبل از ناصر، سهم دو خلیفه مسترشد و مقتفی در احیای جایگاه سیاسی و نظامی خلافت، حائز اهمیت است. این اهمیت مرهون نقش شخصیتی و طول دوران خلافت این دو خلیفه، اختلافات درون خاندانی و ناپایداری دوران سلاطین سلجوقی و در نهایت نقش قدرتهای سوم در عرصه سیاسی و نظامی این دوران در روابط خلافت با سلجوقیان است.
کلیدواژه ها: سلجوقیان، خلافت عباسی، مسترشد، مقتفی، قدرتهای سوم.
بررسی چگونگی انتقال و تأثیر قوانین مالیاتی عصر ساسانی در قرون نخستین اسلامی
سلیمان حیدری، علی پورصادقی
چکیده
کشته شدن یزدگرد آخرین شاه ساسانی در شمال شرق ایران توسط آسیابانی گمنام یکی از رویدادهای مهم تاریخ ایران محسوب میشود. زیرا با قتل این پادشاه به حیات سیاسی ساسانی خاتمه داده شد و در زمینههای اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی، تاریخ ایران دچار تغییر و تحولاتی گردید. اگر چه قتل یزدگرد پایان حکومت ساسانی بود، اما عناصر تمدنی این حکومت از جمله قوانین مالیاتی که سابقه دیرینهای داشت به دوران اسلامی انتقال یافت. درباره شیوه انتقال و تاثیرگذاری این قوانین تاکنون پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. این مقاله به روش توصیف همراه با تحلیل و شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای درصد است به این سؤال پاسخ دهد که قوانین مالیاتی ساسانی در چه بسترهایی انتقال یافته ودرحوزه مالیاتی چه تاثیری بر قرون نخستین اسلامی گذاشته است؟یافتههای پژوهش نشان میدهد که قوانین مالیاتی ساسانی از جمله مقاسمه، عشور، مساحی وجزیه درقرون نخستین اسلامی مورد استفاده قرار گرفته و در بسترهای مالی، جغرافیایی و فرهنگی انتقال یافته است.
کلیدواژه ها: قوانین، ساسانیان، اعراب مسلمان، مالیات، خراج
|