OTHERS_CITABLE
سازوکار تشکیلات دیوانی در دوران وزارت میرزا طالبخان اردوبادی
میرزا طالبخان اردوبادی، یکی از چهرههای سیاسی و دیوانی عصر صفویه است که در زمان شاهعباس اول و شاهصفی به مقام وزارت عظمی منصوب شد. شواهد و مستندات تاریخی، حاکی از آن است که دستگاه دیوانی در دوران وزارت او، به لحاظ مالی و نظارت بر عملکرد کارگزاران، دچار آشفتگی شد؛ تا جائیکه این شرایط، در دور نخست، منجر به عزل او از منصب وزارت، و در مرحلۀ دوم، منجر به قتل او - توسط شاهصفی- گردید. پژوهش حاضر، حول محور این پرسش سامانیافته است که: شرایط اجتماعی و سیاسی دوران حیات میرزا طالب خان، چه تأثیری در شکلگیری شخصیت و فعالیتهای او در مسند وزارت داشت؟ یافتههای تحقیق، نشان میدهد که طالبخان، فاقد هرگونه استعداد کافی و شایستگی لازم برای احراز مقام وزارت بود. اما ارتقاء وی به وزارت، صرفنظر از نسبتی که با خاندان خواجه نصیرالدین طوسی و وزیر بزرگی چون میرزا حاتم بیگ داشت؛ بیشتر، متأثر از شرایطی بود که زمامدارانی با خصوصیات فکری شاهعباس اول و شاهصفی، در آن حکمفرما بودند.
http://journal.isihistory.ir/article-1-73-fa.pdf
2016-08-30
5
47
میرزا طالبخان
شاهعباس اول
شاهصفی اول
وزارت
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
قم؛ مرکز عراق عجم در عهد شاهرخ تیموری
در پایان دومین دهۀ قرن نهم هجری، حکمران تیموری قم، به قرایوسف- رهبر ترکمانان قراقویونلو و نیرومندترین رقیب شاهرخ تیموری- پیوست و به دنبال آن، سراسر ناحیۀ عراق عجم، دچار ناآرامیشد. قراقویونلوها با درک نارضایتی مردم عراق عجم از حکومت تیموریان، اندیشۀ سلطه بر این ناحیه را در سر میپروراندند. با آشفته شدن اوضاع در عراق عجم، خطر سلطۀ ترکمانان بر آن فزونی یافت.
موقعیت راهبردی عراق عجم- به ویژه تجارت آن- موجب شد تا شاهرخ تیموری، سیاست استقرار آرامش و تحکیم سلطه تیموریان را در این منطقه در پیش گیرد. اردوکشی سال 823 ق. او به آذربایجان، برای محو اقتدار قراقویونلو ناکام ماند و خطر ترکمانان از عراق عجم رخت بر نبست. سلطان تیموری برای زدودن یا کاستن از این خطر، قم را مرکزیت بخشید. در این نوشتار، نگارنده برآن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، میزان تأثیر گذاری قم بر گرایشهای مردم عراق عجم، موقعیت سوقالجیشی و اقتصادی این شهر- به ویژه جایگاه آن در محورهای مواصلاتی و شاهراههای بازرگانی ایران آن روز- و نیز، اهداف منطقهای شهریار تیموری را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.
http://journal.isihistory.ir/article-1-74-fa.pdf
2016-08-30
47
64
قم
عراق عجم
محور هرمز- سلطانیه
شاهرخ تیموری
قراقویونلو
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بازشناسی مفهومی شرطهالخمیس در زمان حکومت امام علی(ع)
شرطهالخمیس، واژه مرکبی است که میتواند به عنوان یکی از مصادیق تشکیلات نظامی در تمدن اسلامی، مورد توجه قرار گیرد. جایگاه و کارکرد نظامی شرطهالخمیس، در زمان حکومت امام علی، در شماری از منابع تاریخی بازتاب یافته و مورد تأیید قرار گرفته است. اما برخی از منابع رجالی، تاریخی و حدیثی شیعه- یا متمایل به شیعه- با رویکردی متفاوت، آن را نهادی ویژه - و حتی مقدس- به شمار آوردهاند و با تنگ گرفتن دایره شمول آن، تنها افراد خاصی را در درون آن جای دادهاند. این مقاله میکوشد تا با سنجش و ارزیابی گزارشهای منابع مختلف، و تدقیق در شواهد و قرائن هر دو سو، نتایج منقحی را به دست دهد.
http://journal.isihistory.ir/article-1-75-fa.pdf
2016-08-30
65
77
شرطه
خمیس
شرطهالخمیس
امام علی(ع)
رویکرد تاریخی
رویکرد رجالی
1
AUTHOR
2
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
تأثیر کارکردهای متولیان آستان قدس رضوی در فرهنگ تشیع (مطالعه موردی: عصر قاجاریه)
نقش آستان قدس رضوی به عنوان یکی از قدیمیترین نهادهای مذهبی - با پیشینه دیوانی و اداری- در گسترش فرهنگ تشیع، از موضوعات قابل توجهی است که ارزیابی تأثیرات آن، مستلزم بررسی وظایف و اقدامات متولیان این آستانه است. وجود پرشمار متصدیان منصب نقابت و نقیب و هزاران خادم و مستخدم با بیش از دوازده قرن قدمت و قرار گرفتن منصب تولیت، در رأس هرم ساختار تشکیلاتی آن پژوهشی پردامنه را ضروری میسازد و آنچه مقرر است در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، و با تکیه براسناد و دادههای تاریخی مورد بررسی قرار گیرد، واکاوی سیر تطور منصب نقابت و تولیت در آستان قدس رضوی به همراه ارزیابی وظایف و کارکردهای متولیان و تأثیر عملکرد آنان در اشاعه فرهنگ شیعی است.
http://journal.isihistory.ir/article-1-76-fa.pdf
2016-08-30
79
109
آستان قدس رضوی
منصب تولیت
قاجار
فرهنگ تشیع
1
AUTHOR
2
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
مفهومشناسی شیعه در منابع اهل سنت
در منابع مختلف شیعه معادل اصطلاحات و مفاهیم متعددی بکار رفته است که هریک نیازمند توضیح و تشریح تخصصی است. صرف نظر از این تنوع میتوان این مفاهیم را در چند گروه اصلی دستهبندی کرد: شیعه محب، شیعه جلد و رافضی( اعم از مقیت، خبیث و غالی) این اصطلاحات، از سدههای میانه به بعد، دچار تغییر مفهومیشدند؛ بطوری که، اصطلاح شیعه، به طور مطلق، به کسانی گفته شد که در گذشته، رافضی غالی نامیده میشدند. در سدههای نخستین مطابق عرف معمول شیعه غالی به کسانی اطلاق میشد که به عثمان، زبیر، طلحه، معاویه و مخالفان علی(ع) انتقاد داشتند و به آنها دشنام میدادند. اما در دورههای بعد، غالی، به کسی گفته میشد که ضمن کافر دانستن مخالفان علی(ع) از شیخین هم بیزاری میجستند. همچنین، شیعه در قرون نخستین اسلامی، کسی بود که تنها به تقدم علی(ع) بر عثمان اکتفا میکرد؛ ولی در سده هشتم- قطع نظر از این که رافضی یا غالی خوانده شود- صحابه- حتی شیخین- را تکفیر میکرد و دشنام میداد. بدین ترتیب بررس تغییرات اصطلاحی و مفهوی شیعه از سدههای نخستین به بعد و تشریح معنای متعدد آن با رویکرد تبیینی در منابع اهل سنت و تمییز تشیع عراقی از اصطلاح تشیع کوفی دستامد این پژوهش است.
http://journal.isihistory.ir/article-1-77-fa.pdf
2016-08-30
111
128
شیعه
رافضی
شیعه محب
تشیع کوفی
تشیع عراقی
تشیع اعتقادی
منابع اهل سنت
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
نقش و عملکرد قبیله عبدالقیس در روند تحولات سیاسی جهان اسلام (ازآغاز تا پایان خلافت امام علی(ع))
ساختار سیاسی و اجتماعی متشتت جزیره العرب در روزگاران پیش از اسلام، تابعی از حاکمیت نظام قبیلهای بود. با ظهور اسلام و حرکت اصلاحگرایانه پیامبر اکرم(ص)، این ساختار، به سوی همگرایی سیاسی سیر نمود. اما چند دهه بعد از وفات آن حضرت، نظام متمرکز، به یک جریان گریز از مرکز تبدیل شد و بار دیگر، قبایل منطقه جزیرهالعرب در یک صفبندی جدید سیاسی- و احیاناً مذهبی- به ایفای نقش پرداختند. در این میان، قبیله عبدالقیس با حضور در روند جریانهای سیاسی- اجتماعی صدر اسلام و ارتباط عمیق و ریشهدار آنها با تشیع از یک سو، و دگرگونی ترکیب قومی و جمعیتی سرزمینهای پیرامون خلیج فارس از سوی دیگر، به صورت عنصری فعال و تأثیرگذار در معادلات سیاسی و اجتماعی ظاهر شد.
این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، میکوشد تا نقش بنیعبدالقیس را در تحولات صدر اسلام مورد بررسی قرار دهد و اهتمام آنها را در فتوحات شرقی قلمرو خلافت اسلامی باز نماید و به تبیین حمایت بخشی از آنها از علی بن ابی طالب و جریان موسوم به تشیع، بپردازد.
http://journal.isihistory.ir/article-1-78-fa.pdf
2016-08-30
129
151
عبدالقیس
فتوح اسلامی
بحرین
تشیع
امام علی(ع)
1
AUTHOR
2
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
زندیق ستیزی درعصرخلافت مهدی عباسی (با تأکید بر مانویان به مثابۀ زندیقان خاص)
سیاستی که مهدی عباسی نسبت به مخالفان و دگراندیشان در پیش گرفت و در تاریخ فرهنگ اسلامی به «زندیق ستیزی» نامبردار شد؛ موضوعی است که از دیرباز، ذهن تاریخ پژوهان مسلمان و غیر مسلمان را به خود مشغول داشته، و موجب پدید آمدن ادبیات قابل توجهی پیرامون آن شده است. راستی، کدام عامل، خلیفه را به واکنش خشمآلود نسبت زنادقه واداشت؟ مفروض غالب پژوهشهای به عمل آمده در باب انگیزههای خلیفه، از توسل به سیاست یاد شده، این است که او برای پاسداری از حریم توحید و کیان اسلام، به اتخاذ این روش مبادرت ورزید؛ اما یافتههای پژوهش حاضر، در تبیین انگیزههای خلیفه، بر این فرضیه استوار است که افزون بر دغدغۀ دفاع از حریم توحید، آنچه خاطر خلیفه را مشوش کرد و او را به واکنش خشم آلود نسبت به زندیقان - به ویژه مانویان- واداشت، این بود که اینان در کنار ترویج آموزههای فلسفی مانوی- در خصوص دوگانگی در بن مایههای هستی- به انتقال مفاهیم ضد اشرافی و ضد طبقاتی مانویت نیز روی آوردند تا از این رهگذر، حاکمیت عباسی را به چالش کشند. خلیفه نیز برای دفع تهدیدهای احتمالی و جلوگیری از نشر این اندیشهها در جامعه، سیاست زندیق ستیزی را درپیش گرفت و جانشینان خود را به ادامه این مشی، توصیه کرد.
http://journal.isihistory.ir/article-1-79-fa.pdf
2016-08-30
153
170
خلافت عباسی
زندیق
مانویت
نخبگان اجتماعی
1
AUTHOR