مجتبی خلیفه، ستاره غفاری بیجار،
دوره ۱، شماره ۳۱ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
تواناییهای ابوریحان در علوم طبیعی شخصیت تاریخنگار او را تحتالشعاع قرار دادهاست. در میان آثار متعدد وی، الآثار الباقیه و تحقیق ماللهند دو کتابی هستند که با نگاهی نو به تاریخ نگاشته شدهاند. از آنجا که ابوریحان جزء معدود دانشمندان علوم تجربی است که به تاریخنگاری حرفهای پرداخته، تحلیل جنبههای گوناگون تاریخنگاری وی ضروری مینماید. هدف اصلی در این مقاله واکاوی رویکردهای ابوریحان در نگارش تاریخ و بررسی چگونگی روش تاریخنگاری او است. در این بررسی، رویکردهای اجتماعی، تبیینی-انتقادی، و اعتقادی در تاریخنگاری بیرونی، با مطالعه و تحلیل آثار وی، واکاوی شدهاست. ابوریحان، با دوری از سیاستزدگی، جنبههای اجتماعی و فرهنگی تاریخ را به نمایش گذاشتهاست. او با عقلگرایی و تجربهمحوری، تبیین و انتقاد را به تاریخنگاری وارد کردهاست.