۳ نتیجه برای ساسانیان
زینب اخوان صفائی، حسین پوراحمدی، محمدعلی رنجبر،
دوره ۱، شماره ۲۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش پیش رو به تحلیل نسبت دو لایۀ فرهنگ عمومی و بنیادی در جامعۀ تحت حاکمیت آل بویه در سه شاخۀ فارس، جبال و عراق عرب بر اساس نظریۀ سهوجهی فرهنگ میپردازد. در این پژوهش، لایههای فرهنگ عمومی و بنیادی آل بویه بهصورت یک سیستم، یعنی سیستم فرهنگ در نظر گرفته شده و تحلیل گردیده است. به منظور انتخاب چارچوب نظری برای تحلیل موضوع، از یک روش تحقیق الگویی که به تبیین چیستی و چرایی این دو لایه میپردازد استفاده شده و با ترسیم جدولی سهبعدی، به شناسایی و تعیین مصادیق خانههای جدول پرداخته شده است. مزیت روش انتخاب شده، بهکارگیری مبانی تازۀ معرفتشناختی است که در این پژوهش با استفاده از آن، فرهنگ عمومی و بنیادی بوییان و نوع ارتباط و چگونگی تعامل آن دو، نسبت به یکدیگر تحلیل شدهاند.
دستاورد پژوهش گویای آن است که دو لایۀ فرهنگ بنیادی و عمومی بوییان، نسبت به یکدیگر خصلت زیربنایی ـ روبنایی دارند و در تعاملی به شدت تنگاتنگ با یکدیگرند. به دیگر سخن، فرهنگ بنیادی این دوره که حکم زیر بنا را دارد، خطوط اصلی نظام اعتقادی ـ ارزشی ایشان را ترسیم کرده و شکل عملیاتی و اجرایی شدۀ آن در فرهنگ عمومی که در حکم روبناست انعکاس یافته است. به بیان دیگر، اگر به دقت و بر پایۀ شواهد به تحقیق در فرهنگ بنیادی و عمومی سدههای چهارم و پنجم در عراق عرب و غرب ایران پرداخته شود، به روشنی شاهد التقاطی و تلفیقی بودن لایۀ فرهنگ بنیادی (اسلامی ـ زرتشتی) و انعکاس آن در لایۀ عمومی به شکل تأثیرگذاری شدید فرهنگ ایران عصر ساسانی خواهیم بود. در این راستا، اطلاعات موجود با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانهای و مبتنی بر رویکرد تحلیلی ـ توصیفی گردآوری شده است.
محمدتقی ایمان پور، علی نجف زاده،
دوره ۱، شماره ۴۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سقوط ساسانیان ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران را دگرگون کرد. تغییر مالکیت زمین یکی از نتایج این سقوط بود. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون به تغییر مالکیت زمین پس از فتوحات مسلمانان در منطقه سواد (عراق) کمتر پرداخته شدهاست. پرسش اصلی پژوهش این است که چه نوع زمینهایی در سواد وجود داشت و بعد از تسلط مسلمانان بهویژه در دوره سه خلیفه اول، مالکیت این زمینها چه تغییراتی کرد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در سواد مالکیت زمینها به صورت خالصه، تیول، موقوفه، شخصی، بطایح و موات بود. پس از پیروزی مسلمانان، مالکیت زمینهایی که به صلح فتح شده بود تغییر نکرد اما مالکیت زمینهای دیگر تغییر کرد و به صورت صوافی، وقف، اقطاع و اراضی خراجی درآمد. البته تصمیم هر یک از خلفا در این زمینه متفاوت بود.
سلیمان حیدری، علی پورصادقی،
دوره ۱، شماره ۴۵ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
کشته شدن یزدگرد، آخرین شاه ساسانی در سال ۳۱، در شمال شرق ایران توسط آسیابانی گمنام یکی از رویدادهای مهم تاریخ ایران محسوب میشود. با قتل این پادشاه به حیات سیاسی ساسانی خاتمه داده شد و ایران از نظر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، دچار تغییر و تحول شد. بهرغم پایان حکومت ساسانی، عناصر تمدنی آن حکومت از جمله قوانین مالیاتی که سابقه دیرینهای داشت به دوره اسلامی انتقال یافت. درباره شیوه انتقال و چگونگی تأثیرگذاری این قوانین تاکنون پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای درصدد است تا به این سؤال پاسخ دهد که قوانین مالیاتی ساسانی در چه بسترهایی انتقال یافته و در حوزه مالیاتی چه تأثیری بر قرون نخستین اسلامی گذاشته است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که قوانین مالیاتی ساسانی از جمله مقاسمه، عشور، مساحی و جزیه در قرون نخستین اسلامی مورد استفاده قرار گرفته و در بسترهای مالی، جغرافیایی و فرهنگی انتقال یافته است.