۵ نتیجه برای تاریخنگاری اسلامی
زهیر صیامیان گرجی،
دوره ۱، شماره ۲۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
آگاهی تاریخی و دینی جوامع مسلمان از مبانی فرهنگ و عقاید اسلامی از متونی متأثر است که در قرون نخستین اسلامی تدوین و تصنیف شدهاند. ماهیت سنتگرایانه فرهنگ مسلمانان باعث شده است فرآوردههای مؤلفان این متون، به عنوان مبنا و معیارهای شناخت سنت اسلامی فهمیده شود. این در حالی است که بر اساس رویکرد تفسیری ـ انتقادی، این متون ساختارهای روایی حاوی معناهایی گفتمانی هستند که در موقعیت بافتاری قرون نخستین هجری برساخته شدهاند. از آنجا که وضعیت بافتاری این قرون، سرشار از منازعات عقیدتی و سیاسی ملل و نحل بوده و متون نیز حامل سوگیری مؤلفان آناند، با نگاه رئالیستی به آنها، عملاً آن منازعات و نگرشها در اعصار دیگر بازتولید میشود.
مسئله این نوشتار، پیشنهاد ایدهای روششناسی برای بازخوانی آثار وقایعنگاران این دوران بر اساس رویکرد تاریخی است که بدین روش، معناهای عقیدتی تعبیه شده در این سازههای زبانی را بازیابی کند.
محمد تقوی، محمدعلی کاظم بیگی،
دوره ۱، شماره ۲۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
أنساب الأشراف بلاذری از برجستهترین آثار تاریخی سده سوم، با وجود روایتهای پرشمار و مهمی که درباره وقایع صدر اسلام دارد، به طور شایسته مورد توجه محققان قرار نگرفته است. برخلاف رویکرد دینی بیشتر مورخان سدههای نخستین به تاریخ، بلاذری پایبندی چندانی به تمام محورهای اندیشه اهلسنت ندارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده تا با بررسی روایتهای أنساب الاشراف و مقایسه آن با آثار مورخان همعصر، جریانهای فکری مؤثر بر تاریخنگری بلاذری مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بلاذری با وجود پایبندی به برخی عقاید اهلسنت همچون مشروعیت خلیفه، نظریه «عدالت صحابه» را قبول ندارد و به تفصیل از وقایع اختلافبرانگیزی چون سقیفه، قتل عثمان، جنگ جمل و نظایر اینها بحث میکند. به علاوه، او در تنظیم مطالب کتابش متأثر از نسبنگاران پیش از خود است و شاعر بودنش نیز سبب توجه ویژه او به مسائل ادبی همچون شعر و داستان شدهاست؛ به طوری که میتوان أنساب الأشراف را از منابع مهم ادبیات عرب دانست. فصلبندی برخی مطالب أنساب الأشراف به تأسی از اخباریان صورت گرفتهاست؛ هرچند بلاذری برخلاف ایشان، به جای قصص به اخبار اجماعی اصالت دادهاست. ارتباط بلاذری با دربار عباسی به عنوان «ندیم» و «کاتب» نیز در ارائه تصویری مثبت از بنیعباس و گزینش برخی روایتها نمایان است.
مجتبی خلیفه، ستاره غفاری بیجار،
دوره ۱، شماره ۳۱ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
تواناییهای ابوریحان در علوم طبیعی شخصیت تاریخنگار او را تحتالشعاع قرار دادهاست. در میان آثار متعدد وی، الآثار الباقیه و تحقیق ماللهند دو کتابی هستند که با نگاهی نو به تاریخ نگاشته شدهاند. از آنجا که ابوریحان جزء معدود دانشمندان علوم تجربی است که به تاریخنگاری حرفهای پرداخته، تحلیل جنبههای گوناگون تاریخنگاری وی ضروری مینماید. هدف اصلی در این مقاله واکاوی رویکردهای ابوریحان در نگارش تاریخ و بررسی چگونگی روش تاریخنگاری او است. در این بررسی، رویکردهای اجتماعی، تبیینی-انتقادی، و اعتقادی در تاریخنگاری بیرونی، با مطالعه و تحلیل آثار وی، واکاوی شدهاست. ابوریحان، با دوری از سیاستزدگی، جنبههای اجتماعی و فرهنگی تاریخ را به نمایش گذاشتهاست. او با عقلگرایی و تجربهمحوری، تبیین و انتقاد را به تاریخنگاری وارد کردهاست.
عطیه شریعتنژاد کیاسری، هادی عالم زاده، یونس فرهمند، معصومعلی پنجه،
دوره ۱، شماره ۳۹ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
ابوجعفر محمد بن حبیب بغدادی (متوفای ۲۴۵) ادیب و مورخ سدۀ سوم هجری است که در انساب، تاریخ، لغت و جمعآوری اشعار شاعران کوشیدهاست. اختصارنویسی، ذکر شماری از نامها در موضوعات گوناگون بدون ذکر منبع از ویژگیهای تاریخنگاری او است. این پژوهش بر آن است تا دریابد که ابن حبیب در تدوین آثارش از چه منابعی بهره برده و چرا به ایجاز دادهها بسنده کرده است؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ابن حبیب در تدوین المحبر و المنمق از تکنگاشتهای مشایخ و همعصرانش بهره برده؛ با این همه او صرفا نقل کننده آثار نبوده و در اصلاح روایات دیگران کوشیده و گاه نظراتی متفاوت عرضه کرده است. از اینرو تألیفات او از نوآوری تهی نیست. از او آثار دیگری با عناوین اسماءُ المُغتالین مِن الاشراف فی الجاهلیهِ و الاسلام، مُختَلفُ القبائلِ و مُؤتَلِفُها، کُنَی الشُّعَراءِ و مَنْ غَلَبَتْ کُنْیَتُه عَلی اِسْمِهِ به جا مانده است.
بهمن زینلی، علی اکبر جعفری، هایک ساریان،
دوره ۱، شماره ۴۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
آغاز فتوحات اعراب مسلمان و فروپاشی امپراتوری ساسانی نقطه عطفی در تاریخ ایران و مناطق پیرامون آن است. فتوحات اسلامی سرفصل جدیدی از حوادث تاریخ اسلامی را رقم زده است. ثبت این حوادث توسط مورخان عرب و ایرانی با دو قرن تأخیر انجام شد. در این حین مورخان ارمنی بهویژه سبئوس و غوند که در قرن ۷ و ۸ میلادی به ثبت و ضبط این وقایع پرداختند، اولین مورخان غیرمسلمان در حوزه تاریخنگاری فتوحات اسلامی هستند. در حوزه فتوحات اعراب خصوصاً فتح ایران، گزارشهای گوناگونی به قلم مورخان عرب و ایرانی ارائه شدهاست. این گزارشها با فاصله زمانی بسیار زیاد پس از وقوع حوادث، روایت شفاهی چند نسل و تحت تأثیر باورهای اعتقادی و هویتی راویان ارائه شدهاست. سؤال پژوهش حاضر این است که گزارشهای منابع ارمنی سده ۷ و ۸ میلادی درباره فتوحات اعراب مسلمان حاوی چه ویژگیهایی است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که گزارشهای منابع دست اول ارمنی در مورد استفاده مورخان مسلمان قرار گرفته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تطبیقی و با استناد به گزارشهای تاریخ سبئوس و تاریخ غِوُند انجام شده نشان میدهد که گزارشهای مورخان ارمنی درباره فتوحات اعراب از لحاظ زمانی همعصر فتوحات اسلامی و از نظر اعتقادی و هویتی بیطرفانهتر نوشته شدهاست.