کوروش صالحی، حبیب زمانی محجوب،
دوره ۱، شماره ۸ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
کورش صالحی[۲]
حبیب زمانی محجوب[۳]
چکیده
سرزمین خراسان به دلیل ظرفیتهای فرهنگی و موقعیت جغرافیایی از دیرباز کانون حماسههای کهن ایرانی بوده است. استقامت در برابر مهاجمان صحراگرد، در یک روند پایدار و متداوم، توانایی حفظ هویت را در این سرزمین افزوده است. مقاومتهای نظامیدر برابر دشمنان مهاجم به روزگار ساسانیان باز میگردد. تاسیس پادوسبان شرق و پست کلیدی مرزبانی دهقانان مؤید این مدعاست. فتح این سرزمین توسط مسلمانان و درپی آن ورود اسلام در عصر امویان یکی از مهمترین حوادث تاریخی این سرزمین را رقم زد. اگرچه تاریخ ورود مسلمانان به خراسان به عصر خلیفه سوم باز میگردد، لیکن سیطره قطعی مسلمانان بر ماوراءالنهر تا نیمه دوم عصر امویان به تاخیر افتاد و سرانجام شهرهای آن به زیر چمبرهی فاتحان مسلمان در آمد وآخرین شهرهای آن مکانی مناسب برای زمین گیر شدن فاتحان مسلمان و اتمام فتوح اسلامیدر مرزهای ماوراءالنهر شد. آنچه مقرر است در این مقاله مورد بررسی قرار گیرد یافت پاسخ این پرسش اساسی است که: دلایل کندی فتوح ماوراءالنهر چه بود؟ بیشک پیش درآمد این پژوهش مطالعهی فرایند فتوحات اسلامیدر خراسان بزرگ و سرحدات ماوراءالنهر به شیوهی توصیفی است و پس از آن با رویکردی تحلیلی به جستجوی دلایل کندی فتوح اسلامی و سرانجام زمین گیر شدن فاتحان مسلمان در این سرزمین پرداخته
شده است.
[۱]. تاریخ دریافت۲۶/۳/۹۱، تاریخ پذیرش ۲۸/۹/۹۱
[۲]. استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان، گروه تاریخ، زاهدان، ایران. k.salehi۵۰@yahoo.com
[۳]. دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران. zamani۱۳۵۸@gmail.com
مریم سعیدیان جزی،
دوره ۱، شماره ۲۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
قبیله جُعفی که یکی از قبایل تأثیرگذار در تاریخ صدر اسلام بود، کمتر مورد تأمل و جستجوی اهل تحقیق قرار گرفته است، به ویژه ازین منظر که نشان دهد میزان همبستگی و مواضع فردی و قبیلهای بنی جعفی در صحنههای مختلف چگونه بوده و این امر تا چه اندازه تحت تأثیر گرایشهای عقیدتی، قومی و قبیلهای قرار داشته است؟ بررسی و تحلیل منابع نشان میدهد تاریخ این قبیله، بیش از هر چیز بر محور اشراف و رؤسای قبیله قرار داشته و مواضع فردی و قومی آنها تابعی از سه عامل عصبیت قومی، منفعتطلبی و مصلحتاندیشی بود. تفکر جمعی قبیله جعفی در صحنه سیاسی و نظامی، بیشتر همسو با نظام اجتماعی و دستگاه حکومت بود، اما مواضع علمی و مذهبی بزرگان و علمای منسوب به آن، با گرایشهای عراقی و شیعی همسویی داشت. به علاوه آن که برخی از نخبگانش در ثبت و ضبط دانشهای اسلامی و دگرگونیهای فرهنگی- اجتماعی جامعه اسلامی، نقش مهمی داشتند.