کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۱۰ نتیجه برای موضوع مقاله:
محبوبه اسماعیلی، نزهت احمدی،
دوره ۱، شماره ۲۰ - ( زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده
از قرن نهم، فضای استعاری و آرمانی مناسبی برای باز تولید گفتمان مهدویت به عنوان رکن اصلی تشیع فراهم شد. این گفتمان از طریق خردهگفتمانهای گوناگون، موفق شد حاکمیت مستقر گفتمان تسنن را به حاشیه راند و با هِژمونیک شدن و سلطه حکومت صفویه در قالب مهدویت غالیانه با دال مرکزی سلطنت و با دالها و نشانهای مختلف تشکیل شود. همزمان با شکلگیری این گفتمان، فقهای شیعه، گفتمان مهدویت امامیه را با دال مرکزی امامت با نشانههای مختلف مفصلبندی کردند و با غیریتسازی، کوشیدند گفتمان مهدویت غالیانه را به حاشیه رانند. در این پژوهش تلاش شده است منازعات گفتمانی در متون تاریخی و فقهی، در نیمه نخستین عصر صفوی با تکیه بر چارچوب نظری لاکلا و موفه تحلیل و تفسیر و علت این تنازعات را بازگوکرد.
کلیدواژگان: مهدویت، عصر غیبت، صفویه، متون فقهی، متون تاریخی.
علی محمد ولوی، سیده گلنوش کاردان،
دوره ۱، شماره ۲۴ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
شکلگیری مشاغل و مناصب مختلف و تحولات مرتبط با آن، از موضوعهای مهم در عصر عباسی و متأثر از اوضاع و عوامل گوناگون جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بوده است. در عصر عباسی، منصب «قهرمان» از جمله مناصبی به شمار میرفت که قدرت و ضعف نهاد خلافت بر عملکرد آن تأثیرگذار بود. این منصب، همانند خاستگاه بسیاری از مناصب مانند کتابت، وزارت و... قدمتی دیرینه دارد. این مفهوم در یونان، با عنوان اویکونومیا (Oikonomia) و در ایران باستان، کُهرُمان ((Kuhrumân در حوزههایی چون اقتصاد، اخلاق، ادب، سیاست و کشورداری مورد توجه بوده است. منصب قهرمان در عصر یادشده، در اشکال گوناگون و در قالب نقشهایی چون پیشکاری، کارگزاری، کاتبی، خادمی... شأنی اقتصادی و سیاسی داشت.
در این پژوهش با استفاده از توصیف و تحلیل دادههای تاریخی، تحول کارکردی منصب قهرمان در عصر عباسی، بررسی میشود. دستاورد پژوهش، بیانگر این موضوع است که کارکرد اقتصادی منصب قهرمان در بازۀ زمانی مورد بررسی، تضعیف و کارکرد سیاسی آن تقویت شده است.
حسن جوادی نیا، محمدامیر شیخ نوری، سید ابوالفضل رضوی،
دوره ۱، شماره ۲۴ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
درباره پیدایش، اوج و افول سلسله افشاریه، پژوهشهایی دامنهدار انجام شده است؛ اما هنوز زوایای ناگفته بسیاری نزد مورخان و محققان تاریخ اسلام وجود دارد. در این پژوهش، زوایهای متفاوت و دغدغهای پنهان برگرفته از این پرسش که همگرایی نادرشاه با اقلیتهای مذهبی چگونه بوده است، بررسی میشود. نخستین فرضیه آن است که مصالحه مذهبی واقعی میان اقلیتهای مذهبی و سلطنت نادر در ایران، در سطوح مورد نظر او سودآور بود و ایرانی متحد و استوار را پس از وی تضمین میکرد. او برای تحقق دفاع از حریم سیاسی و جغرافیایی ایران و حل اختلافهای آیینی، با اقلیتهای مذهبی از جمله یهودی، مسیحی و زرتشتی، تعامل و همسازگری داشته است که میتواند الگویی نوین از جانب سلطنت در جهان اسلام به شمار آید. برای آزمودن این فرضیه، از نظریه هژمونی گرامشی بهره گرفته شده است. روش بررسی در این پژوهش نیز متناسب با روشهای معمول تاریخی، توصیفی ـ تحلیلی است.
محمد محمودپور، ندا گلیجانی مقدم، سمانه خلیلی فر،
دوره ۱، شماره ۲۵ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی جغرافیای تاریخی شهرها، چه به معنای تأثیر جغرافیا بر حوادث تاریخی و چه به معنای بررسی نامگذاری آنها، در زمرۀ پژوهشهای تاریخی است که به مورخ کمک میکند با استفاده از این روش، افزون بر تحلیل دادههای تاریخی و ارائه اطلاعات جدید، صحت و سقم برخی دیدگاهها و تحقیقات مشهور را بررسی کند. در تحقیقات جدید دربارۀ تاریخ شکلگیری و نامگذاری شهر رشت، اختلاف نظر وجود دارد. به باور برخی، قدمت این شهر به آغاز دورۀ صفوی میرسد و بر این اساس، واژۀ «رشت» را مادهتاریخ تأسیس آن میدانند.
در این نوشتار، ابتدا با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی، چگونگی تأسیس و شکلگیری شهر رشت مورد بررسی قرار میگیرد و مشخص میشود که برخلاف دیدگاه رایج و مشهور، رشت از آبادیهای کهن گیلان بوده و دستکم از قرن چهارم هجری وجود داشته است. سپس با بهرهگیری از زبانشناسی، دیدگاههای گوناگون مورخان، جغرافیدانان و لغتنامهنویسان دربارۀ واژه رشت، مورد بررسی قرار میگیرد و از میان دیدگاههای مطرح شده درباره وجه تسمیه این واژه، مشخص میشود جاینامۀ رشت، برگرفته از موقعیت جغرافیایی آن بوده و مادهتاریخ پنداشتن آن اشتباه است.
یاسمن یاری، علیمحمد ولوی،
دوره ۱، شماره ۳۰ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش، راهبردی نوین در قرن نوزدهم در انگارهسازی از چهرۀ پیامبر اسلام در متون تولیدشده توسط یکی از اسلامشناسان غربی، به نام ویلیام هِنری تمپل گاردنر[۱] (۱۸۷۳-۱۹۲۷) واکاوی شدهاست. مسئلۀ این تحقیق بررسی نوعی راهبرد است که در موضعی مغرضانه میکوشد با پوششی علمی و ظاهراً عاری از سوگیری پیامبر اسلام را معرفی کند. انگارههای تولیدشده در این راهبرد در پی نشان دادن اسلام و پیامبر این دین مبین به غرب نیست و تنها در پی اثبات ناتوانی حضرت محمد۶ در ایجاد دینی جهانشمول و مقبول برای تمام زمانها است. بسیاری از اندیشههای مغرضانۀ پیش از تمپل در غرب مسیحی پیامبر اسلام۶ را به مخاطب مسیحی و غربی دروغین معرفی میکردند، اما گاردنر، که فعالی مذهبی در مصر بود، سعی کرد در زمانهای که این کشور در تلاش برای کسب آزادی از استعمار بود، انگارهای جدید دربارۀ بخشی از هویت ملی و مذهبی این مردم ارائه دهد و درنتیجه، شیوهای دیگر در این دشمنی پیش گرفت. وی کوشید اذهان مسلمانان را با این اندیشه اقناع کند که پیامبر دین مبین اسلام۶ متعلق به زمانهای است که در آن ظهور یافت و بنابراین، آموزههای او برای تمام زمانها و مکانها کارایی ندارد. بهعکس، در این دیدگاه، حضرت مسیح۷ پادشاه و سرور جهان در کل ادوار و با ویژگیهایی جهانشمول معرفی میشود. این راهبرد ممکن بود بدون اینکه مخاطب را برانگیزد، او را آمادۀ قبول گذر از هویت اسلامی خود کند
[۱]. William Henry Temple Gairdner
سعید کاظمی، محمدرضا بارانی،
دوره ۱، شماره ۳۰ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
ادریس بن عبدالله، بازماندۀ جنبش شهید فخ، حکومتی در مغربالاقصی (۱۷۲-۳۷۵) پایهریزی کرد. گزارشهای تاریخی دربارۀ ماهیت مذهبی دولت ادریسیان اختلاف دارند. پیوند خانوادگی بنیانگذار این حکومت با خاندان پیامبر۶ نشانۀ باورهای شیعی آن دانسته شدهاست. رواج اعتقادات مالکی و معتزلی در قلمرو این حکومت از یکسو، و عملکرد ادریسیان و باورهای آنان به اندیشههای زیدیه ازسویدیگر، و همچنین سازش با امویان اندلس و عبیدیان و خواندن خطبه به نام آنان و بعضاً همراهی ایشان با
خوارج بر پیچیدگی گزارشها افزوده است. این مقاله، با گردآوری دادههای کتابخانهای و بررسی گفتار و رفتار ادریسیان بر پایۀ سنجههای رفتاری دولتهای شیعی، ازجمله وضع رسمیت تشیع در حکومت ادریسیان و نحوۀ مواجهه و مناسبات آنان با عالمان شیعی، نشانههای گرایش ادریسیان را به تشیع و نیز اعتزال، و مذهب مالکی ارزیابی خواهد کرد.
فاطمه معتمد لنگرودی، محمدرضا بارانی،
دوره ۱، شماره ۳۳ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
جنبش ضداموی و ضدزبیری مختار، یک جنبش اجتماعی- انقلابی بود که با هدف خونخواهی امام حسین (ع) و برپایی حکومت عدل شکل گرفته بود. از این رو بررسی جامعه شناختی این جنبش میتواند در ارزیابی آن کمک زیادی کند. این پژوهش پس از گردآوری دادههای تاریخی با رویکرد جامعهشناختی بر پایه چهار محور بنیادی: فرآیند، ساختار و ارتباط با کنشگران جنبش و باورها و نقش نیروهای کنشزا به تحلیل جامعهشناختی این جنبش پرداخته است. دستاورد پژوهش نشان دهنده آن است که در پی دستیابی موالی به حقوق خویش، مختار به عنوان رهبر کاریزماتیک توانست موالی و شیعیان را همراه نماید؛ اما به دلیل ناسازگاری باورها با برنامهها و اهداف، نهادی نشدن جنبش در عراق و هم چنین قدرت طلبی مختار، این جنبش دچار بحران شد و به سبب نداشتن تأیید امام سجاد (ع) به شکست کشیده شد.
فریبا پات، نفیسه صبایی،
دوره ۱، شماره ۳۴ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
واژه «محراب» پیش از اسلام وجود داشت. محراب پس از فتوحات اسلامی، یکی از مؤلفههای اصلی مساجد اسلامی شد. تغییر در ساختار و کارکرد محراب در این دو دوره به شیوههای گوناگون قابل بررسی است. بررسی تحولات مفهومی یکی از روشهای مطالعات تاریخی است. این نوشتار بر آن است تا از طریق استخراج دادههای منابع اسلامی اعم از کتابهای لغت، تفسیر، منابع تاریخی و جغرافیایی قرن سوم و چهارم که این واژه بارها در آنها به کار رفته، بخشی از تحولات مفهومی آن را که منعکس کننده تحولات کارکردی و ساختاری محراب درگذر زمان است، بررسی کند. در این پژوهش از روش مطالعۀ زمان گذر (معناشناسی تاریخی) استفاده شدهاست. این روش تحولات معنایی را در چهار نوع تخصیص، توسیع، تنزل و ترفیع مطالعه میکند. کاربرد این روش در بررسی تحولات معنایی واژه محراب در متون نشان میدهد که این واژه از دلالت بر کل به دلالت بر جزء؛ از معنای عام به خاص (تخصیص معنایی) و همچنین از معنای غیردینی به معنای صرفاَ دینی (ترفیع معنایی) تغییر یافته است.
راضیه سیروسی، مرتضی مزگینژاد،
دوره ۱، شماره ۴۰ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
رونالد ویکتور کورتنی بادلی (۱۸۹۲-۱۹۷۰)، اسلامشناس انگلیسی در کتاب رسول: زندگانی محمد، براساس نظریه تکامل اجتماعی و تأثیرپذیری پیامبر۶ از محیط عربستان به بررسی زندگی آن حضرت پرداخته است. او برای درک شرایط زندگی حضرت محمد۶، شخصاً زندگی با اعراب را تجربه کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سؤال است که توجه به رویکرد شرایط زیستمحیطی عربستان چه تأثیری بر دیدگاه بادلی نسبت به پیامبر۶ داشت؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که ترسیم چهره آن حضرت در قالب شرایط زیستمحیطی عربستان، سبب شد تا بادلی، انگاره متعادلتری نسبت به آن حضرت ارائه دهد. اگرچه دیدگاههایش گاه تأیید همان انگارههای خصمانه قرون وسطی بود، با این حال لحنش توهینآمیز نبود. بادلی برخی خصلتهای پیامبر۶ را مطابق زندگی اعراب تفسیر میکرد. او همچنین با انتقاد جدی از برخی دیدگاههای پیشینیان، بر صفتهای نیکوی ایشان مانند سادهزیستی تأکید میکرد.
علی ناز لطفی میگلی، هوشنگ خسروبیگی، جمشید نوروزی، یزدان فرخی،
دوره ۱، شماره ۴۵ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
قدرت سیاسی در اواخر دوره خلافت عباسی (۴۴۷-۶۵۶) به ویژه در دوره ناصر (حک. ۵۷۵-۶۲۲)، افزایش یافت. بازگشت قدرت سیاسی و نظامی عباسیان، بیش از آنکه وامدار دوره ناصر باشد، مرهون تدابیر و شرایط سیاسی دو خلیفه پیشین، مسترشد (حک. ۵۱۲-۵۲۹) و مقتفی (حک. ۵۳۰-۵۵۵) بود. مسئله این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر بروز تغییر در روابط خلافت و سلجوقیان در دوره این دو خلیفه است که منجر به تغییر در فرایند بازیابی جایگاه خلافت در دوره ناصر شد. پرسش مستخرج از مسئله این است که عوامل بازیابی قدرت سیاسی و نظامی عباسیان در دوره مسترشد و مقتفی چه بودهاست؟ به نظر میرسد در دوره خلافت این دو خلیفه، با کاهش قدرت سیاسی- نظامی سلجوقیان به سبب دخالت قدرتهای سوم، قدرت سیاسی و نظامی خلافت عباسی بازیابی شده بود. یافتههای این پژوهش که با روش تاریخی و تحلیل آماری انجام شده، نشان داد که از میان شش خلیفه قبل از ناصر، سهم دو خلیفه مسترشد و مقتفی در احیای جایگاه سیاسی و نظامی خلافت از اهمیت بیشتری برخوردار بودهاست. این اهمیت مرهون شخصیت و طول دوره خلافت این دو خلیفه، اختلافات درون خاندانی و ناپایداری دوره سلاطین سلجوقی بودهاست.