کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۲۴ نتیجه برای موضوع مقاله:
محسن معصومی، حسین بیاتلو، محمد نورمحمدی،
دوره ۱، شماره ۲۵ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
فتح سریع و برقآسای ایران بهدست عربها که در بسیاری از شهرها و مناطق، دستکم پس از شکست در نبرد نهاوند، بدون مقاومتی جدی و سازمانیافته صورت گرفت، از موضوعات جالب توجه در تاریخ ایران و اسلام است. در این میان، بررسی انگیزههایی که موجب شد ایرانیان در بسیاری از شهرها با فاتحان مسلمان مصالحه کنند، اهمیتی ویژه دارد. جستوجو در عهدنامهها و صلحنامههایی که در قرن نخست هجری میان ایرانیان و عربها منعقد شد، برای دستیابی به این انگیزهها بسیار مفید و کارگشا خواهد بود. مطالعۀ این عهدنامهها نشان میدهد انگیزۀ کسب منافع اقتصادی یا دفع ضررهای مادی و نیز تلاش برای دستیابی به امنیت جانی و مالی، در تمایل ایرانیان به مصالحه با عربها بیشترین سهم را داشته است؛ بهگونهایکه در بیشتر عهدنامهها، حفظ منفعت و دفع مضرت مادی، نخستین و مهمترین خواستۀ ایرانیانِ مصالحهجو بوده و حفظ دین و معتقدات زرتشتی، در واداشتن آنها به مصالحه، سهم کمتری داشته است.
این نوشتار، با بررسی عهدنامههای موجود میان ایرانیان و عربها در سدۀ نخست هجری، قصد دارد به واکاوی سهم هر یک از انگیزههای اقتصادی و دینی ایرانیان در کشاندن آنها به مصالحه بپردازد و در نهایت، امکان مقایسۀ این دو نوع انگیزه را برای خواننده فراهم کند.
حسن زندیه، مریم بلندی،
دوره ۱، شماره ۲۵ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
در حکومت اسلامی _ شیعی، هر نوع سند شرعی باید تحت اجتهاد فقها و حکّام شرع و کاتبان امور شرعی نگاشته میشد. ازاینرو، ارزش و اعتبار شهادت که به عنوان بیّنهای شرعی مورد تأکید فقها قرار داشته، با گذشت زمان همواره ثابت مانده است.
استشهادنامهها، یکی از انواع اسناد شرعی هستند که اگر به گونهای علمی و با کمک دانش و فن سندشناسی مورد بررسی قرار گیرند، میتوانند برای فهم زندگی و تعاملات اجتماعی، اقتصادی و حقوقی جوامع انسانیِ پیشین مفید واقع شوند.
اینگونه اسناد، با هدف درج شهادت گواهان، به عنوان یکی از دلایل اثبات دعوی نگاشته شدهاند و زبان ادبی خاصی دارند که با واژگان فقهی _ حقوقی عجین است.
پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت تاریخی خود، پژوهشی توصیفی _ تحلیلی است و هیچگونه پیشینۀ تحقیقی ندارد. دادههای لازم نیز از طریق بررسی اسناد و منابع گردآوری شدهاند. از آنجا که در عرف قدیم، استشهادنامه را علاوه بر نام متداول آن، محضر نیز مینامیدند، پس از بیان کاربرد متفاوت واژۀ محضر در متون کهن، سه محضر مهم تاریخی ذکر شده و اصول و شیوههای نگارشی، زبانی و مضمونی آنها مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است.
محمد محمودپور، ندا گلیجانی مقدم، سمانه خلیلی فر،
دوره ۱، شماره ۲۵ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی جغرافیای تاریخی شهرها، چه به معنای تأثیر جغرافیا بر حوادث تاریخی و چه به معنای بررسی نامگذاری آنها، در زمرۀ پژوهشهای تاریخی است که به مورخ کمک میکند با استفاده از این روش، افزون بر تحلیل دادههای تاریخی و ارائه اطلاعات جدید، صحت و سقم برخی دیدگاهها و تحقیقات مشهور را بررسی کند. در تحقیقات جدید دربارۀ تاریخ شکلگیری و نامگذاری شهر رشت، اختلاف نظر وجود دارد. به باور برخی، قدمت این شهر به آغاز دورۀ صفوی میرسد و بر این اساس، واژۀ «رشت» را مادهتاریخ تأسیس آن میدانند.
در این نوشتار، ابتدا با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی، چگونگی تأسیس و شکلگیری شهر رشت مورد بررسی قرار میگیرد و مشخص میشود که برخلاف دیدگاه رایج و مشهور، رشت از آبادیهای کهن گیلان بوده و دستکم از قرن چهارم هجری وجود داشته است. سپس با بهرهگیری از زبانشناسی، دیدگاههای گوناگون مورخان، جغرافیدانان و لغتنامهنویسان دربارۀ واژه رشت، مورد بررسی قرار میگیرد و از میان دیدگاههای مطرح شده درباره وجه تسمیه این واژه، مشخص میشود جاینامۀ رشت، برگرفته از موقعیت جغرافیایی آن بوده و مادهتاریخ پنداشتن آن اشتباه است.
احمد بادکوبه هزاوه، محمد عبدالملکی،
دوره ۱، شماره ۲۶ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
با اعلان خلافت فاطمی در سال ۲۹۷ در افریقیه، اندیشه اسماعیلی برای تحول در عرصههای کلامی، فقهی، علمی، سیاسی و کشورداری، بستر مناسب و جدیدی یافت. بررسی مفاهیم بنیادی آموزههای اسماعیلی در دوره اقتدار سیاسی فاطمیان میتواند به شناخت عمیق تحولات فرهنگی این سلسله یاری رساند. مفهوم علم و مبانی علمآموزی از جمله مفاهیم بنیادین فاطمیان است. اسماعیلیان ضمن بزرگداشت مقام علم و جایگاه عالمان، فراگیری علوم مختلف را از ضروریات مذهبی میدانستند. این مقاله میکوشد تا با بررسی تاریخی و محتوایی، ارتباط میان عناصر مختلف مذهب، از امامان تا سازمان دعوت و داعیان اسماعیلی را با مبانی علم و علمآموزی نشان دهد. ضمن آنکه تشریح مفهوم و ماهیت علم از منظر اسماعیلیه و پیوند میان علم و شریعت در این مذهب از دیگر دستاوردهای این پژوهش است.
محسن معصومی، محمد عباسی،
دوره ۱، شماره ۲۷ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
تاریخنگاری فارسی در دکن در دوره سلطنت بهمنیان آغاز و در دوره جانشینان آنها رونق یافت و در دوره آصفجاهیان/ نظامهای حیدرآباد دکن (حک. ۱۱۳۷-۱۳۶۷) رواج بیشتری یافت. افزون بر توجه به تاریخ سیاسی، یکی از ویژگیهای مهم تاریخنگاری فارسی در این دوره، توجه به جنبههای مختلف زندگی روزانه مردم بود. بیشتر تواریخ فارسی این دوره، گزارشهای دقیقی از آداب و رسوم و زندگی روزانه مسلمانان ارائه کردهاند. پرسش اصلی پژوهش این است که تواریخ فارسی دکن، از حیث موضوعهای گوناگون مرتبط با زندگی روزانه چه اهمیت و اعتباری دارند؟ در نوشتار حاضر، اجزا و عناصر تشکیلدهنده زندگی روزانه در تواریخ فارسی دوره سلاطین دکن و آصفجاهیان، در بخشهای آیینهای ماه محرم، جشنها و اعیاد مذهبی، دینی و غیردینی، تفریحات و سرگرمیها و خوراک و پوشاک مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شد که در منابع این دوره افزون بر آیینهای مذهبی، تفریحات، سرگرمیها، خوراک و پوشاک نیز انعکاس یافته است. همچنین در منابع این دوره به سبب شیعه بودن برخی سلاطین دکن آداب و مناسک شیعی نیز بازتاب یافته است.
محمد تقوی، محمدعلی کاظم بیگی،
دوره ۱، شماره ۲۷ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
أنساب الأشراف بلاذری از برجستهترین آثار تاریخی سده سوم، با وجود روایتهای پرشمار و مهمی که درباره وقایع صدر اسلام دارد، به طور شایسته مورد توجه محققان قرار نگرفته است. برخلاف رویکرد دینی بیشتر مورخان سدههای نخستین به تاریخ، بلاذری پایبندی چندانی به تمام محورهای اندیشه اهلسنت ندارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده تا با بررسی روایتهای أنساب الاشراف و مقایسه آن با آثار مورخان همعصر، جریانهای فکری مؤثر بر تاریخنگری بلاذری مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بلاذری با وجود پایبندی به برخی عقاید اهلسنت همچون مشروعیت خلیفه، نظریه «عدالت صحابه» را قبول ندارد و به تفصیل از وقایع اختلافبرانگیزی چون سقیفه، قتل عثمان، جنگ جمل و نظایر اینها بحث میکند. به علاوه، او در تنظیم مطالب کتابش متأثر از نسبنگاران پیش از خود است و شاعر بودنش نیز سبب توجه ویژه او به مسائل ادبی همچون شعر و داستان شدهاست؛ به طوری که میتوان أنساب الأشراف را از منابع مهم ادبیات عرب دانست. فصلبندی برخی مطالب أنساب الأشراف به تأسی از اخباریان صورت گرفتهاست؛ هرچند بلاذری برخلاف ایشان، به جای قصص به اخبار اجماعی اصالت دادهاست. ارتباط بلاذری با دربار عباسی به عنوان «ندیم» و «کاتب» نیز در ارائه تصویری مثبت از بنیعباس و گزینش برخی روایتها نمایان است.
اسماعیل رضایی برجکی، سید ابوالفضل رضوی، سید جمال موسوی،
دوره ۱، شماره ۲۸ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
مهاجرت سادات به مناطق گوناگون جهان اسلام و استقرار آنها، بهدلایل مختلف و تحتتأثیر شرایط و عوامل متفاوت سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی صورت گرفتهاست. این جریان در خراسان، روندی طولانی و درعینحال، مستمر را طی کرد که از نیمۀ اول قرن دوم هجری شروع شد و در تمام سالهای پس از آن ادامه یافت. این روند، در مرحلۀ اول، با ورود افرادی مبارز، با انگیزههایی سیاسی مثل قیام یا پناهجویی، شروع شد و در مرحلۀ بعد، با مهاجرت اختیاری گروهها و افراد برای بهرهمندی از امتیازهای اجتماعی و اقتصادی ادامه یافت.
روایتها و دیدگاههای مختلف و متعددی برای گزارش و تبیین این روند ارائه شدهاست که گاه با واقعیت تاریخی فاصله دارند. بررسی دادههای موجود نشان میدهد که مهمترین دلیل آغاز مهاجرتها به خراسان و دیگر مناطق ایران شرایط دشوار سیاسی و محرومیتهای اجتماعی آل ابیطالب در سرزمین مبدأ (حجاز و عراق) ازیکسو، و فضای هواخواهی از خاندان پیامبر در ناحیۀ مقصد (خراسان)، ازسویدیگر بود. پس از آن، شرایط اقتصادی و اجتماعی خراسان و تحولات سیاسی در سرزمینهای اطراف، بهویژه حکومت علویان طبرستان، در تداوم مهاجرتها نقش داشت.
مهرداد دیوسالار، محمدتقی رهنمایی، محمدحسین فرجیها، محمد محمودپور،
دوره ۱، شماره ۲۹ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
از اوایل قرن بیستم، با تکیه بر پیوستگی جغرافیا و تاریخ، دانش جغرافیای تاریخی در حوزۀ مطالعات تاریخی مورد توجه قرار گرفت و مکاتب نظری متنوعی بنا به نوع نگرش به آن به وجود آمد. یکی از حوزههای مطالعاتی نسبتاً جدید در جغرافیای تاریخی، چشمانداز جغرافیایی است که تغییرات محیط طبیعی را در یک دورۀ مشخص تاریخی، با رویکرد تأثیر انسان و تاریخ بر جغرافیا، بررسی میکند. ضرورت پژوهش حاضر از آن روست که معمولاً جغرافیای تاریخی در ایران به بررسی تاریخی مکانهای جغرافیایی محدود شدهاست و در آن، بررسی نقاط عطف تاریخی مناطق و عوامل تأثیرگذار بر تحول سکونتگاههای انسانی و نیز تقسیمبندی جغرافیایی دقیق یک منطقه بر اساس تغییرات بنیادین حاصل از فعالیت انسانی مغفول ماندهاست. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تبیین چشمانداز جغرافیایی، روششناسی و کاربست آن را در مطالعات تاریخی با نشان دادن چگونگی نفوذ و دخالت انسان در محیط طبیعی و چشمانداز جغرافیایی و مقایسۀ آن با دخالتهایی دورههای قبلی تبیین کند.
حسین علی بیگی، شهرام یوسفی فر، عثمان یوسفی،
دوره ۱، شماره ۳۰ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
جاذبههای بازرگانی جزیرهالعرب باعث جذب شماری از پیروان ادیان الهی در نواحی یمن، نجران، شمال شبهجزیره و بهصورت پراکنده، عمان شده بود. در بحرین نیز، برخی از قبایل عرب به مسیحیت گرویده بودند. ظهور اسلام روابط جدیدی را با جماعات مسیحی ایجاب کرد و تعاملات تازهای را با ایشان تحت نظمی متفاوتتر از قبل در شبهجزیره پدید آورد. بنا به رویکردهای متفاوتی که جماعات مسیحی در برابر حکومت اسلامی اتخاذ میکردند، مواضع سیاسی و نظامی پیامبر۶ نیز آشکارا متفاوت میشد. در این پژوهش، مواضع و راهبردهای سیاسی و نظامی دورۀ پیامبر نسبت به جوامع مسیحی شبهجزیره بررسی خواهد شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چرا در برخی مواضع این دوره، نسبت به مسیحیان تنوع دیده میشود.
برای پژوهش این موضوع با روش مطالعات تاریخی، منابع مربوط مطالعه و دادههای مربوط، بهمنظور سنجش فرضیهها و آزمون متغیرهای دخیل در موضوع، جمعآوری شد. یافتههای پژوهش بیانگر این است که در دورۀ پیامبر، سیاستهای تعامل یا تقابل با مسیحیان بر اساس احکام قرآن و نیز نوع رفتار مسیحیان شکل میگرفت. بر این اساس، مسیحیان جنوب و غرب شبهجزیره، که به برتری پیامبر گردن نهادند، با پرداخت جزیه از آزادیهای دینی و مذهبی برخوردار شدند و نقش خود را در اقتصاد نجران حفظ کردند. ولی مسیحیان شمال شبهجزیره، بنا به علل مختلف، مواضع خصمانهای برابر پیامبر اتخاذ کردند و با تقابلات نظامی روبهرو، و درنهایت، وادار به عقد قراردادهای صلح و پرداخت جزیه شدند.
اصغر قائدان، سارا زمانی رنجبر گرمرودی، هوشنگ خسروبیگی، محمد سپهری،
دوره ۱، شماره ۳۱ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
آل محتاج ازجمله فرمانروایان محلی ولایت چَغانیان، در بخش علیای آمودریا، بودند که همزمان با دورۀ اقتدار امیراسماعیل سامانی (۲۷۹-۲۹۵ق)، در منطقۀ تحتسلطۀ خود، یعنی بخشهایی از خراسان و ری، حاکمیت داشتند. این سلسلۀ محلی دستنشاندۀ دولت سامانی نقش مؤثری در اقتدار سیاسی و نظامی آن دولت داشت. صداقت و شجاعت امیران این خاندان، ازجمله ابوعلی چغانی، در امور سیاسی، نظامی، و اقتصادی سبب شد تا به برجستهترین مقامهای حکومتی و لشکری سامانیان نایل آیند. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر بررسی اقدامات و خدمات سیاسی و نظامی ابوعلی چغانی و تاثیر آن بر اقتدار دولت سامانی است. این نوشتار بر آن است تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی، به این پرسشها پاسخ دهد که اولاً این خاندان چگونه توانستند در این دولت به چنین جایگاه برجستهای نایل آیند و اعتماد دولتمردان سامانی را به دست آورند و ثانیاً، چه نقشی در سازمان سپاه سامانی و تحولات نظامی این دولت داشتند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ظهور و سقوط چغانیان نقطۀ عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود؛ چراکه با حذف چغانیان، بهعنوان سپهسالاران کل خراسان و در رأس آنان، ابوعلی چغانی، از صحنۀ سیاسی و نظامی دورۀ سامانیان، قدرتهای دهقانی ایرانی از اریکۀ قدرت نظامی فروآمدند و از بین رفتند. همین عامل، از عوامل مهم سقوط دولت سامانیان به شمار میرود.
قدرتالله گراوند، محمدتقی رهنمایی، حجتالله فلاح توتکار، عباس احمدوند،
دوره ۱، شماره ۳۱ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
اصطلاح لُر نخستینبار، در منابع سدههای سه و چهار هجری بهشکل «لور» آمده و اولینبار، در اشاره به یک روستا در خوزستان به کار رفتهاست و بعدها، با توسعۀ معنایی به مردمان نوار جنوبی زاگرس، از خوزستان تا فارس و از فارس تا خرمآباد کنونی، اطلاق شدهاست. همچنین اصطلاح «لُرستان» نخستینبار، در سدۀ ششم در منابع تاریخی آمده و با «لر» پیوند یافتهاست. به نظر میرسد اصطلاح «لر»، در معنای مردمشناختی یا قومیتی آن، از سرزمین لر گرفته شده و به ساکنان این سرزمین کوهستانی اطلاق شدهاست. همین امر سبب شده که در سدههای نخست اسلامی، اصطلاح لر با «کُرد»، که آن هم به کوهنشینان اشاره داد، پیوند یافته و گاه، ذیل آن قرار گرفتهاست. در این پژوهش، دو اصطلاح لر و لرستان در منابع اسلامی و فرایند تداوم یا تحول آنها در تاریخ ایران بعد از اسلام بررسی و تبیین میشود. این پژوهش مبتنی بر روش تاریخی و متکی به دادههای منابع مختلف تاریخی جغرافیایی و دینی است و باوجوداین، در برخی موارد و برای تدقیق بیشتر، از تحقیقات میدانی و تاریخ شفاهی هم در آن استفاده شدهاست.
مجتبی زروانی، امین مهربانی،
دوره ۱، شماره ۳۲ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اقلیتهای دینی ساکن ایران، با آیینها و باورهای متفاوتشان، در شکلدهی به زیستجهان تاریخی مشترک و غنا و تکثر فرهنگی ایرانی سهیم بودهاند. کوششهای ایشان برای حفظ هویت و بقا در میان اکثریتی دیگرکیش، گاه در حوزههای شغلی و حرفهای هم نمود یافتهاست. در آنچه میآید، عمدتاً با تکیه بر گزارشها و نگارشهای سیاحان غیرایرانی، که نوعاً جزئیات بیشتری را از زندگی اقشار عامه و عموم اقشار بازتاب دادهاند، و نیز بر پایۀ شماری از اسناد و مدارک دربارۀ زرتشتیان، بهعنوان اقلیتی ریشهدار و باسابقه در ایران، کوشش شده حرفهها و پایگاههای عمده و معروف درآمدی ایرانیان زرتشتی در دوران قاجاری، روشن شود. نتیجتاً، این مشاغل و پایگاهها در حوزههایی حرفهای که زرتشتیان به تأثیر سنت یا ساختارهای صنفی محلی بیشتر به آنها میپرداختهاند، همچون تنجیم یا مشاغل غالباً یدی باغبانی و بنّایی و ابریشمتابی و پشمبافی، یا مشاغلی که وجاهت عمومی یا کارورزان مسلمان بهنسبت کمتری را شامل میشدهاند، همچون صرافی و شیرکچیگری، گونهبندی و افزونبرآنها، حرفههایی هم که بهعلت برخی محدودیتها زرتشتیان از ورود به آنها منع میشدهاند، همچون پیشههای نظامی و انتظامی یا مشاغل دیوانی، معرفی شدهاند.
اصغر قائدان،
دوره ۱، شماره ۳۳ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
گزارش نبردهای اعراب از نگارشهای مورد توجه در تاریخنگاری اسلامی بود. در منابع اسلامی حدود ۱۴۰۰ درگیری بین قبایل عرب جاهلی ثبت شده است. در دوره اسلامی نیز گزارش دقیق جنگهای پیامبر۶ و فتوحات دوره خلفا از مهمترین مباحث مورد توجه مورخان اسلامی بودهاست؛ تا جاییکه به تدریج دستهای از مورخان نظامی ظهور یافتند که بطور تخصصی به مباحث نظامی از جمله سازمان و سازماندهی، تسلیحات و فنآوری نظامی، شیوههای جنگی، طرحریزی نظامی و انواع جنگها پرداختند و به این ترتیب شکل جدیدی از تاریخنگاری یعنی «تاریخنگاری نظامی» به وجود آمد. این تحقیق بر آن است تا با معرفی آثار مطرح در حوزه تاریخنگاری نظامی و اشکال گوناگون آن در دوره اسلامی تا پایان عصر ممالیک، عوامل تأثیرگذار بر این نوع تاریخنگاری را مطرح سازد. دادههای تاریخی نشان میدهد به سبب اهمیت جهاد در اسلام، پیچیدگی جنگها و انتقال میدانهای جنگ از صحرا به شهرها و سپس به دریاها، تحول در فن آوری تسلیحات، سازماندهی و روشهای جنگی، تخصصی شدن حوزه جنگ و شکلگیری رستههای نظامی باعث توجه ویژه به تاریخنگاری نظامی و نهایتاً ظهور مورخان جنگ و تدوین آثار تخصصی در این حوزه شدهاست.
امید بهرامینیا، سید احمدرضا خضری،
دوره ۱، شماره ۳۳ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
اندیشه سیاسی ایرانیان در دوره سلجوقیان دچار تحوّل و دگرگونی شد. در این دگرگونی، قدرت سیاسی و اداره امور اجتماع، سلطنت را به عنوان مفهومی بدون رقیب، بر سپهر سیاست نشاند. در تعدّد علّتها و تکثّر مشارکتهای دخیل در طی این فرایند، سیاستنامهنویسان بهجز اندیشهورزی، در عمل نیز در تثبیت این الگو مشارکت و نقش مهمی داشتند. الزامات زمان، سیاستنامهنویسان را به بازتعریف اندیشه ایرانشهری با رعایت الزامات دوره چیرگی ترکان واداشت و بر این اساس در این مسیر، چشم بر آموزههای شریعت دال بر پایبندی به عدالت در عرصه اختلاف و نیز لزوم رعایت حقوق مخالفان بستند و آن آموزههای مهم را در پای مصلحت حکومت و پاسداشت امنیّت مردم قربانی کردند. این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، معطوف به بررسی رویکرد نظامالملک طوسی و ابوحامد غزالی درخصوص چگونگی تعامل با مخالفان مذهبی، بویژه اسماعیلیان نزاری و تحلیل چرایی آن است.
سید امیر کوشهای، حبیب الله صادقی، خشایار قاضیزاده، سید محمدرضا حسینی بهشتی، سید ابوالقاسم حسینی ژرفا،
دوره ۱، شماره ۳۵ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
حدیث، پس از قرآن، مهمترین منبع شناخت دین اسلام شمرده میشود. از اینرو مطالعه احادیث برای شناخت آموزههای اسلام در مقوله زیبایی، هنر و بازشناسی وضعیت هنر در روزگار نخستین اسلامی ضروری است. با این همه، در پژوهشهای حوزه هنر کمتر به حدیث توجه میشود. برای استفاده مطلوب از احادیث ابتدا باید به محدودیتها و موانعی که پیشِ روی پژوهشگر هنر است توجه کرد. پرسش اصلی مقاله این است که پژوهشگر تاریخ هنر دوره اسلامی برای استفاده از احادیث با چه موانع و محدویتهایی روبرو است؟ در این بررسی نشان داده شد که تاریخنگار هنر دوره اسلامی به سبب تفاوت افق معاصر با افق بیان و تدوین احادیث و اقتضائات متفاوت این دو جهان، مسئله تاریخگذاری و اعتبارسنجی احادیث مرتبط با هنر، مسئله فهم واژگان مرتبط با هنر در زمینه سدههای نخستین اسلامی و تفاوت زبان تصویر با زبان نوشتار و تأثیر آن بر استفاده از احادیث در بازسازی جهان هنریِ سدههای نخستین اسلامی با مشکلات و موانع جدی روبرو است. از این رو پژوهشگر هنر دوره اسلامی بایستی با آگاهی از محدویتهای پیشرو به سراغ احادیث برود تا به برداشتها و تحلیلهای اشتباه و سطحی دچار نشود.
نسرین رهبری، سید احمدرضا خضری،
دوره ۱، شماره ۳۵ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
رقابتهای قبیلهای، انتخاب رهبر مذهبی و تعصب به مذهب مالکی، آغازگر حرکت مرابطین در قرن پنجم هجری در مغرب اقصی بود. مرابطین پس از دستیابی به حکومت، به منظور بقاء و توفیق بر مخالفان داخلی، نیازمند اتخاذ سیاستهای داخلی متناسب با موقعیت خود بودند. آنها توانستند از ظرفیت فقهای مالکی به صورت فراگیر در ساختار حکومتی، از جمله نهاد قضاوت بهره ببرند. این مقاله با در نظر گرفتن التزام مرابطین به مذهب مالکی در اداره کشور و بکارگیری آن، در پی بررسی این مسأله است که آنها در سیاستهای داخلی، از جمله امور اداری، اقتصادی، نظامی و فرهنگی چگونه از مذهب بهره بردند؟ یافتههای پژوهشی، نمایانگر تعصب مذهبی مرابطین در سیاستهای داخلی و عدول از مواضع مذهبی است. مرابطین با تعظیم در مقابل خلافت عباسی و کسب مشروعیت و نیز اخذ مجوز دینی از فقهاء، مخالفان را به اتهام ارتداد از میان برداشتند.
زهرا میرزایی، ولی الله برزگر کلیشمی، احمد بادکوبه هزاوه،
دوره ۱، شماره ۳۷ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
تونس در اوایل قرن نوزدهم میلادی به سبب ارتباط با مصر و عثمانی و نیز تعامل با فرانسه که از خاستگاههای اصلی نوگرایی بود با مدرنیته آشنا شد. نوگرایی در تونس با نوسازیهای احمدبای (حک. ۱۸۳۷-۱۸۵۵م) آغاز شد. این نوگرایی تا آغاز استعمار فرانسه (۱۸۸۱م) و پیدایش دیدگاههای انتقادی در باب مدرنیته ادامه پیدا کرد. نخستین نوگرایان تونس مانند دیگر کشورهای اسلامی از افراد وابسته به حاکمیت بودند و اقدامات نوسازی آنها بیشتر معطوف به جنبه مادی و ملموس مدرنیته بود. آنها با نگاه به ظواهر مدرنیته، راه هرگونه رشد و ترقی را در تقلید و اقتباس از غرب میدانستند. مسئله اصلی پژوهش این است که زمینهها و عوامل نفوذ و گسترش مدرنیته در تونس چه بودهاست؟ پژوهش حاضر با بررسی عوامل و زمینههای ورود مدرنیته به تونس، به تبیین ماهیت و ویژگیهای گفتمان نخستین مرحله نوگرایی در تونس میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نخستین مرحله از گفتمان نوگرایی در تونس، بیشتر ماهیت نوسازی داشت. راهکار اصلی تجددخواهان برای برونرفت تونس از عقب ماندگیها، استفاده همه جانبه از دستاوردهای فنی و صنعتی مدرنیته بود. آنها به مبانی و الزامات معرفت شناختی مدرنیته بیتوجه بودند. از اینرو فهم بنیادینی از تعاریف و مفاهیم اساسی مدرنیته درباره انسان، جهان و جامعه نداشتند.
بهزاد مفاخری، سید احمدرضا خضری، عثمان یوسفی،
دوره ۱، شماره ۳۸ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
تحولات مذهبی در کردستان عصر صفوی با دیگر نقاط ایران متفاوت بود. مسئله اصلی پژوهش این است که ظهور دولت صفوی و مناقشات این دولت با عثمانی چه تأثیری بر بافت مذهبی کردستان داشته است؟ این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی نشان داده است که رشد طریقتهای صوفیانه درکردستان پیش از دوره صفوی موجب روند رو به رشد تشیع در این منطقه شدهاست، به طوریکه کردستان با مذهبِ غالبِ شافعی، مانند سایر نواحی اطراف به تشیع گرایش پیدا کرد. اما برخورد قهری صفویه با طوایف کرد این روند تاریخی را متوقف کرد. کردها به سبب سیاست مذهبی صفویان، از تشیع فاصله گرفته و بر مذهب شافعی ثابت قدم شدند. به ویژه اینکه کردستان در آن ایام از حمایت دولت عثمانی که به دنبال ایجاد حائل مذهبی با رقیب شیعی خود بود، برخوردار شد. تغییر سیاست جانشینان شاه اسماعیل در قبال طوایف کرد، در گرایش برخی قبایل به ویژه در جنوب کردستان به تشیع تاثیرگذار بود. این تأثیرگذاری، نقش مخرب اقدامات شاه اسماعیل را در دور کردن کردها از تشیع آشکار میسازد.
فرشید لاری منفرد، سجاد پاپی، محمد منصوری مقدم،
دوره ۱، شماره ۳۸ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
بحرین به دلیل قرابتهای جغرافیایی و اشتراکات فرهنگی با کرانههای شمالی خلیج فارس، به ویژه بندر بوشهر، از گذشته مقصد بسیاری از مهاجران ایرانی از جمله مهاجران بوشهری بودهاست. این مهاجران به دلیل جمعیت قابل توجه، همواره از گروههای تأثیرگذار اجتماعی در بحرین محسوب میشدند. نمونه بارز این مهاجران، خاندان بوشهری است. این خاندان از هنگام مهاجرت در سال ۱۸۶۰م تاکنون، نقش پررنگی در عرصههای گوناگون جامعه بحرین داشته و از خاندانهای پرنفوذ این کشور به شمار میرود. این پژوهش درصدد است با نگاهی تحلیلی به منابع کتابخانهای و اینترنتی و پژوهشهای میدانی، به بررسی دلایل گوناگون مهاجرت مردم منطقه بوشهر به بحرین و نقش این مهاجران در تحولات جامعه بحرین، با تکیه بر نقش و جایگاه «خاندان بوشهری» در آن کشور در طول دو سده اخیر (به ویژه پیش از استقلال این کشور) بپردازد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است در سدههای ۱۹ و ۲۰م عواملی چون قرابت جغرافیایی بوشهر با بحرین، موقعیت مناسب اقتصادی بحرین در خلیج فارس، مشابهتهای فرهنگی و مذهبی این دو سرزمین، موجب مهاجرت بسیاری از مردم بوشهر به بحرین شدهاست. جمعیت قابل توجه و تواتمندی اقتصادی این مهاجران، سبب شدهاست که این مهاجران از گروههای بانفوذ و اثرگذار در عرصههای مختلف جامعه بحرین باشند.
نسرین رهبری، سید احمدرضا خضری،
دوره ۱، شماره ۴۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده
مرابطون از نیمه قرن پنجم با دعاوی مذهبی در مغرب اقصی به قدرت دست یافتند. آنان مذهب مالکی را مبنای عملکرد سیاستهای داخلی و خارجی خود برای اداره کشور قرار دادند. مرابطون افزونبر جلوگیری از فعالیت سایر مذاهب، با جریان تصوّف نیز که از پایگاه اجتماعی مهمی در آن سرزمین برخوردار بودند، مقابله کرده و فعالیت آنها را متوقف کردند. پژوهش حاضر در نظر دارد با واکاوی رویکرد و عملکرد مرابطون در رابطه با صوفیان در مغرب، به این پرسش، پاسخ دهد که علل و عوامل سیاست تقابلی آنان با تصوف چه بودهاست؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که گسترش تصوف در مغرب میتوانست اقتدار مرابطون را به خطر بیاندازد، از اینرو آنها با سیاست دوگانه به مهار و پیشگیری از گسترش تصوف پرداختند. مرابطون در گام اول با وارد کردن اتهامهای مذهبی مانند بدعتگذاری و مخالفت با شرع، بخشی از صوفیان را سرکوب کردند و درگام دوم با نزدیک شدن به صوفیه تلاش کردند تا آنها را مهار کنند.