کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۶ نتیجه برای موضوع مقاله:
شکرالله خاکرند، مهدی محمدی قناتغستانی،
دوره ۱، شماره ۲۱ - ( بهار ۱۳۹۵ )
چکیده
حملات سلجوقیان به منطقه شام، به طور منسجم در زمان سلطان ملکشاه صورت گرفت. تصرف شام به دست سلجوقیان در تعاقب حملات ترکمانان و فرماندهان ترک به مرزهای شامی فاطمیان بود. پس از مرگ ملکشاه، درگیریهای جانشینی وی
و قدرتیابی فرماندهان محلی باعث شکلگیری حکومتهای متعدد در شام شد
که عموماً حکام آنها نیز پس از مدتی کوتاه تغییر میکردند. این عوامل باعث ایجاد بیثباتی در جهان اسلام و تضعیف آن در سواحل شرقی مدیترانه شد، چنانکه توان مقابله با مهاجمان صلیبی را از آنها گرفت. تضعیف قوای مسلمانان توسط یکدیگر
و حملات صلیبیان موجب شد این حکومتها به تدریج ضعیف و نابود شوند. اتابکان زنگی توانستند با از بین بردن حکومتهای ضعیف باقیمانده، سراسر این منطقه را
در اختیار گیرند.
این پژوهش، در پی پاسخگویی به این پرسش است که بین تعدد واحدهای تشکیل دهنده قدرت در شام و ثبات سیاسی در این برهه زمانی چه ارتباطی حاکم است و چه مسئلهای موجب تحول شرایط سیاسی از تزلزل به ثبات شد؟
روش تحقیق، بر اساس کاربرد علم آمار در تاریخنگاری صورت گرفته که در آن، دادههای آماری بر یک بستر زمانی مورد ارزیابی قرار میگیرد و دیگر عوامل مؤثر در بیثباتی و ضعف آن در اینجا مد نظر نخواهند بود.
زینب اخوان صفائی، حسین پوراحمدی، محمدعلی رنجبر،
دوره ۱، شماره ۲۴ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش پیش رو به تحلیل نسبت دو لایۀ فرهنگ عمومی و بنیادی در جامعۀ تحت حاکمیت آل بویه در سه شاخۀ فارس، جبال و عراق عرب بر اساس نظریۀ سهوجهی فرهنگ میپردازد. در این پژوهش، لایههای فرهنگ عمومی و بنیادی آل بویه بهصورت یک سیستم، یعنی سیستم فرهنگ در نظر گرفته شده و تحلیل گردیده است. به منظور انتخاب چارچوب نظری برای تحلیل موضوع، از یک روش تحقیق الگویی که به تبیین چیستی و چرایی این دو لایه میپردازد استفاده شده و با ترسیم جدولی سهبعدی، به شناسایی و تعیین مصادیق خانههای جدول پرداخته شده است. مزیت روش انتخاب شده، بهکارگیری مبانی تازۀ معرفتشناختی است که در این پژوهش با استفاده از آن، فرهنگ عمومی و بنیادی بوییان و نوع ارتباط و چگونگی تعامل آن دو، نسبت به یکدیگر تحلیل شدهاند.
دستاورد پژوهش گویای آن است که دو لایۀ فرهنگ بنیادی و عمومی بوییان، نسبت به یکدیگر خصلت زیربنایی ـ روبنایی دارند و در تعاملی به شدت تنگاتنگ با یکدیگرند. به دیگر سخن، فرهنگ بنیادی این دوره که حکم زیر بنا را دارد، خطوط اصلی نظام اعتقادی ـ ارزشی ایشان را ترسیم کرده و شکل عملیاتی و اجرایی شدۀ آن در فرهنگ عمومی که در حکم روبناست انعکاس یافته است. به بیان دیگر، اگر به دقت و بر پایۀ شواهد به تحقیق در فرهنگ بنیادی و عمومی سدههای چهارم و پنجم در عراق عرب و غرب ایران پرداخته شود، به روشنی شاهد التقاطی و تلفیقی بودن لایۀ فرهنگ بنیادی (اسلامی ـ زرتشتی) و انعکاس آن در لایۀ عمومی به شکل تأثیرگذاری شدید فرهنگ ایران عصر ساسانی خواهیم بود. در این راستا، اطلاعات موجود با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانهای و مبتنی بر رویکرد تحلیلی ـ توصیفی گردآوری شده است.
حسین مفتخری، قدیر نجف زاده شوکی، سعید موسوی سیانی،
دوره ۱، شماره ۲۶ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
بازتولید کشمکشهای گفتمانی نیروهای سنتگرا، تجددخواه و اصلاحگرایان دینی عصر مشروطه در جامعه معاصر ایران، بازاندیشی میراث فکری این گفتمانها را ضروری کرده است. تحلیل گفتمان اصلاح معرفت دینی در عصر مشروطه پاسخی بدین نیاز است. از اینرو بهمنظور بازشناسی شاخصههای گفتمان اصلاح معرفت دینی روزنامه الجمال مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیل شاخصههای گفتمان اصلاح معرفت دینی پرداخته شد. بر اساس این چارچوب نظری هر متنی برساخته بافتار تاریخی است و از طریق کنش بیناگفتمانی و جذب میراث اندیشگی سایر گفتمانها صورتبندی میشود. با کاربست تحلیل انتقادی گفتمان بر روزنامه الجمال نشان داده شد که بحرانهای بافتار تاریخی عصر مشروطه همچون استبداد داخلی، استعمار خارجی و موضعگیری نسبت به عناصر فرهنگی مدرنیته از دشوارههای گفتمان اصلاح معرفت دینی بوده است. روزنامه الجمال بهمثابه یکی از کاربران این گفتمان کوشید تا با جذب عناصر مطلوب از گفتمانهای سنتگرا و تجددخواه و تولید کنش بینا گفتمانی، پاسخ درخوری به دشوارههای مزبور بدهد.
شکرالله خاکرند، سیاوش یدالهی،
دوره ۱، شماره ۳۵ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
کشور عراق در سال ۱۹۲۱م، بر اثر تحولات جنگ جهانی اول و دخالت مستقیم استعمار به استقلال رسید. در آن دوره قدرت در دست ناسیونالیستهای سنی منادی وحدت عربی بود. مسئله اصلی پژوهش این است که ناسیونالیسم عربی چه تأثیری بر گسترش شکافهای اجتماعی جامعه عراق گذاشت؟ فرضیه پژوهش این است که عامل اصلی گسترش شکافهای اجتماعی در عراق، پذیرش ناسیونالیسم عرب از سوی حاکمان عراق و تلاش آنها برای همگونسازی جامعه در ناسیونالیسم عربی بود. این پژوهش با تحلیل اطلاعات کتابخانهای نشان میدهد که از آغاز تأسیس حکومت در عراق اقلیت سنی منادی ناسیونالیسم عرب بهتدریج بر ساختار حکومت، قدرت و جامعه مسلط شدند. حاکمان عراق برای غلبه بر مشکل هویتی به دنبال جذب سایر گروههای قومی-مذهبی در ناسیونالیسم عرب برآمدند. درنتیجه کردها تحت تأثیر سیاست عربی کردن (تعریب) قرار گرفتند و شیعیان به بهانه عدم تعهد به ناسیونالیسم عربی از قدرت کنار گذاشته شدند. سیاستهای حکومت در برابر هویت قبیلگی نیز بر مشکلات جامعه افزود. همچنین توجه به باستانگرایی برای غلبه بر مشکل هویتی جامعه بر شکافاجتماعی جامعه عراق افزوده است.
سمیه بیاتی،
دوره ۱، شماره ۳۹ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
بطایح سرزمینی باتلاقی بین بصره و واسط در جنوب عراق، در مصب رود دجله است که حکومت محلی شاهینیان توسط عمران بن شاهین به سال ۳۳۸ هجری، در آن منطقه تشکیل شد. با اعلام استقلال شاهینیان در بطایح درگیری بین آنها و آل بویه مستقر در عراق آغاز شد. این درگیریها از دوره معزالدوله شروع شد و تا دوره عضدالدوله ادامه یافت. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی دست اول، درصدد بررسی مؤلفههای جغرافیای بطایح است که منجر به ایجاد روابط خصمانه بین آل بویه و شاهینیان شدهبود. مسئله اصلی پژوهش این است که ویژگیهای جغرافیایی بطایح چه نقشی در شکلگیری روابط خصمانه بین آل بویه و شاهینیان داشته است؟ دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که عامل اصلی در شکلدهی این روابط، موقعیت جغرافیایی و پدیدههای طبیعی بطایح بود. پدیدههای طبیعی چون باتلاقها و نیزارها سبب شدهبود بطایح به یک پناهگاه طبیعی مناسب برای شورشیان علیه خلافت عباسی و حکومت آل بویه و به یک منطقه جرمخیز تبدیل شود. این وضعیت برقراری ارتباط بین شهرهای جنوبی عراق را آشفته کرده بود. افزونبر این بطایح از لحاظ اقتصادی منطقهای بسیار حاصلخیز و ثروتمند به شمار میرفت از اینرو تسلط بر آن برای آل بویه از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
سلیمان حیدری، علی پورصادقی،
دوره ۱، شماره ۴۵ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
کشته شدن یزدگرد، آخرین شاه ساسانی در سال ۳۱، در شمال شرق ایران توسط آسیابانی گمنام یکی از رویدادهای مهم تاریخ ایران محسوب میشود. با قتل این پادشاه به حیات سیاسی ساسانی خاتمه داده شد و ایران از نظر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، دچار تغییر و تحول شد. بهرغم پایان حکومت ساسانی، عناصر تمدنی آن حکومت از جمله قوانین مالیاتی که سابقه دیرینهای داشت به دوره اسلامی انتقال یافت. درباره شیوه انتقال و چگونگی تأثیرگذاری این قوانین تاکنون پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای درصدد است تا به این سؤال پاسخ دهد که قوانین مالیاتی ساسانی در چه بسترهایی انتقال یافته و در حوزه مالیاتی چه تأثیری بر قرون نخستین اسلامی گذاشته است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که قوانین مالیاتی ساسانی از جمله مقاسمه، عشور، مساحی و جزیه در قرون نخستین اسلامی مورد استفاده قرار گرفته و در بسترهای مالی، جغرافیایی و فرهنگی انتقال یافته است.