واکاوی تجربه تاریخنگاری در پهنه تمدن اسلامی، برای پیریزی مکتب تاریخنگاری بومیِ همسو با دگرگونیهای دیگر شاخههای علوم انسانی سودمند است. با بررسی متون تاریخی فراهم آمده در این تمدن، میتوان گمان زد که تاریخنگاری مسلمانان بهویژه هنگام تبیین علّی رویدادهای تاریخی، از روش برآمده از متون دینی (قرآن و سنت) بسیار دور است. این مقاله بر پایه گفتار استنفورد درباره «علیت تاریخی»، با تأکید بر نمونه «غزوه بدر»، به استخراج آن روش از قرآن و آثار سه تاریخنگار برجسته نیمه نخست سده سوم هجری میپردازد و با گونهشناسی و بهرهگیری از روش «مقایسه کیفی محدود»، بدین نتیجه خواهد رسید که مورخان مسلمانِ ملهَم از قرآن، به تأثیرگذاری عوامل «ماورایی» در رویدادهای تاریخی توجه کرده، اما بهرغم قرآن در تحلیل رویدادها به قانونمندیهای تاریخ (سنت) بیتوجه بودهاند.